«آنقدر به ایران فشار بیارویم که صدای له شدنش را بشنویم» این جدیدترین موضع توهین آمیز جان بولتون مشاور ارشد تندروی دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا علیه جامعه ایرانی است.
پایگاه رهنما :
«آنقدر به ایران فشار بیارویم که صدای له شدنش را بشنویم» این جدیدترین موضع توهین آمیز جان بولتون مشاور ارشد تندروی دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا علیه جامعه ایرانی است. چند روز پیش نیز مایک پامپئو هدف نهایی راهبرد دولت آمریکا در قبال ایران را کنار گذاشتن «انقلابی گری» از سوی کشورمان میخواند. موضع گیری مقامات آمریکایی در حالی است که جماعتی در داخل همچنان روی گزاره «مذاکره مستقیم با آمریکا» پافشاری میکنند و تنها راهکار برون رفت کشور از وضع موجود را تعدیل مواضع در برابر آمریکا بویژه در حوزه موشکی و منطقه ایی عنوان میکند. در تمام ۴۰ ساله گذشته بارها مقامات رسمی دولت آمریکا اعم از جمهوری خواه و دموکراتها شبیه این جملات توهین آمیز و البته پرخاشگرایانه را علیه جامعه ایرانی ابراز کرده اند، موضعگیریهایی که از روی استیصال و برای شکست در مواجهه با جامعه ایرانی صورت گرفته است. آنچه مهم میباشد مسئله پایداری و اتقان دشمنی غرب و بویژه آمریکاییها علیه جمهوری اسلامی ایران است به طوری که توطئههای غربیها علیه جمهوری اسلامی ایران به یک برهه خاص زمانی اختصاص ندارد و در هر دورهای رنگ و بوی خاصی به خود گرفته است؛ غربیها حتی در مقطعی که به پای میز مذاکره هستهای با جمهوری اسلامی ایران حاضر شدند دست از توطئه چینی علیه کشورمان برنداشتند. جالب است بدانیم متن برجام ۱۴ ماه پیش از امضای آن توسط وزرای امور خارجه ایران و ۱+۵ در وین اتریش، در سایت موسسه internationai crisis group یا همان «گروه بینالمللی بحران» رونمایی میشود! «گروه بینالمللی بحران» نسخهای را تحت عنوان «حل مکعب روبیک هستهای» نزدیک ۲ سال پیش از امضای برجام منتشر کرد که وندی شرمن قبل از برگزاری مذاکرات وین در روز سهشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۳ درباره حل مکعب روبیک هستهای بیان میکند: «کسی نمیتواند فقط با پی بردن به یک جزء از موضوعات مورد بحث، توافقنامه را تعریف کند. کسی نمیتواند با رمزگشایی یکی از قطعات، به کل طرح جامع پی ببرد. این روند مثل حل یک مکعب روبیک است. فقط یک راه وجود ندارد که با آن جامعه جهانی در خصوص صلح آمیز بودن برنامه هستهای ایران اطمینان یابد. به عبارت دیگر، ما روی یک بسته و نه یک چک لیست کار میکنیم و اینکه چگونه بر سر هر مسئله خاص به توافق میرسیم، بر نتیجه کلی و نهایی تأثیر خواهد داشت.» در آن هنگام این پرسش مطرح بود که چرا مقامات امریکایی از عنوانی خاص برای مذاکرات هستهای استفاده میکند که پیش از این توسط «اندیشکده گروه بینالمللی بحران» استفاده شده بود. مشابهت بسیار فراوان نسخهای که گروه بینالمللی بحران به عنوان یک اندیشکده امریکایی- صهیونیستی ۱۴ ماه قبل از روز امضای توافق هستهای منتشر کرده با آنچه تحت عنوان برجام در ۲۳ تیرماه ۱۳۹۴ رونمایی شد این شائبه را مطرح میکرد که برجام ماهها قبل از امضا در اندیشکده صهیونیستی- آمریکایی وابسته به وزارت خارجه ایالات متحده پخت و پز شده است؛ و اساسا روی واژه به واژه آن کار نشده است. علاوه بر اینکه متن منتشر شده توسط گروه «بین المللی بحران» ۱۴ ماه قبل از امضای برجام روی سایت این اندیشکده خود بزرگترین سند جهت اثبات این نکته است که «دشمنی غرب با ایران پایدار» و با مذاکره نیز به پایان نمیرسد. مهمتر اینکه وجود فاکتورهای مانند «حفرههای گسترده حقوقی، سیاسی و فنی به کار رفته در متن توافق هسته ای»، «تفسیرهای یک جانبه طرف غربی از متن برجام»، «عدم انجام تعهدات طرف امریکایی- اروپایی» و «اجرای یک طرفه تعهدات توسط ایران در صورتی که سازوکار حل و فصل اختلافات در برجام مانع وادار کردن غرب به اجرای تعهدات میشد» و «خروج بدون هزینه آمریکا از برجام» نمایانگر این مسئله است که سند برجام کاملا یکجانبه تنظیم شده و نباید به عنوان الگویی برای اداره کشور یا تنزل دشمنی غرب با ایران تبدیل شود. حال چطور ممکن است که آمریکایی که حتی برای تهیه متن توافق هستهای از توطئه دست برنداشته و در دوران پسابرجام توطئههای ضدایرانی خود را به شدت گسترش داده اند با مذاکرات مشابه برجام سطح دشمنی خود را کاهش دهد؟
ارسال نظرات